تجربه سفر به کیش ، از زبان یک مسافر
به گزارش مجله نازلارا، اولین تجربه سفر به کیش ترکیبی از هیجان و ماجرا و خاطرات است، اگر آن قسمتی که خانم مسنی که در هواپیما کنارم نشسته بود و یکهو داد زد (داریم سقوط می کنیم!) را هم به داستان اضافه کنم، سفر کمی مزه ترس هم داشت! اما به محض این که پایم روی جزیره مرجانی کوچک نشست و در آن هوای گرگ و میش بعد از غروب، نسیمی گرم و شرجی به صورتم خورد، فهمیدم که کارم حالا حالا ها با این شهر تمام نمی گردد!
اگرچه تقریبا همه آدم هایی که می شناسم از هوای شرجی بیزارند، اما اوایل فروردین باشد و یک دوست خوب و هوای شرجی کیش. یک ترکیب بی نظیر که طعم خوش آن را هنوز مزه مزه می کنم. دوستم دیرتر از من می رسید و وقت کافی داشتم تا برای چک این به هتل بروم، تاکسی های جلوی فرودگاه، به راحتی تو را به همه جای جزیره می رسانند و نیازی نیست منتظر پر شدن تاکسی باشید، سوار شوید و فاصله چند دقیقه ای تا مقصد را از هوای خنک داخل اتوموبیل لذت ببرید.
خرید ارزانترین بلیط هواپیما کیش
تجربه سفر به کیش
تا الان 3 بار به کیش سفر کردم، اما تمام روایت ها و خاطراتی که از تجربه سفر به کیش در این مطلب می خوانید، یاداوری هایی از اولین تجربه سفر من به کیش است. بنابراین همه چیز، اولین رویارویی من با جهانی شگفت انگیز جزیره مرجانی است.
هتل داریوش یا شایان؟ مسئله این است!
هتل داریوش یا شایان؟ هردو! اگر با دوست عزیزتر از جان من که عاشق سفر های لاکچری است، سفر کنید، قید اقامت در یک هتل را بزنید، دست کم دو هتل را در یک هفته تجربه خواهید کرد. این شد که در یک هفته اقامتم در کیش، دو هتل داریوش و شایگان را برای اقامت انتخاب کردیم و همینجا قبل از هرچیزی، با اختلاف، رتبه یک را به هتل داریوش می دهم.
وقتی از تاکسی پیاده شدم، هتل داریوش کیش با ستون های برافراشته و معماری هخامنشی شکلش، منتظر من بود. از نحوه برخورد محترمانه پذیرش و Bell man که با احترام چمدانم را گرفته و من را به سمت اتاق هدایت کرد. اتاق ما در طبقه دوم و رو به دریا بود، نمای زیبایی به سمت آب های نیلگون خلیج فارس و کافه ای که برای تماشای دریا با نوشیدن یک فنجان قهوه وسوسه ات می کرد!
اتاق تمیز و تقریباً همه چیز لوکس بود، یک اتاق ایده آل برای یک استراحت بی دغدغه. اما اگر نظر من نسبت به دوستم مهمتر بود، یک اقامتگاه معمولی را ترجیح می دادم، چون در کیش، قرار نیست روز و شب را در اتاق و هتل تلف کنید. جزیره آن بیرون منتظر شما است. با سرگرمیات مجذوب کنندهی که تقریباً فقط در کیش پیدا می گردد (با کیفیت بالا و آنهم در ایران).
2 روز آخر اقامت در کیش را در هتل شایان گذراندیم. یکی دیگر از هتل های پنج ستاره کیش که به علت ساختمان قدیمی، معروفیت بالایی دارد. اگر می خواهید صادق باشم، کیفیت خدمات هتل شایان، به پای داریوش نمی رسید، اما همه چیز به قدر کافی خوب بود. چیزی که بیشتر از هرچیزی مرا به وجد آور، ساختمان و معماری متفاوت هتل بود.
البته بد نیست، اشاره ای هم به هتل ترنج کنم، هتلی لاکچری که هرچند اقامت در آن را تجربه ننموده ام، اما تا دلتان بخواهد، کنار آن عکس های هنری دارم!
صبحانه هتل، کم از صبح پادشاهی نیست!
بدون اغراق، یکی از مجذوب کنندهیت های هر سفر، صبحانه های هتل است. البته در صورتی که هتل بیش از سه ستاره داشته باشد، اینجا است که می توانید با حیالی راحت، بشقاب را برداشته و یک صبحانه مجذوب کننده به سبک لاکچری ها میل کنید.
انواع نوشیدنی های سرد و گرم، انواع نیمرو های ایرانی و فرنگی، صبحانه مخصوص گیاه خواری و خلاصه برای هر سلیقه ای، چیزی پیدا می گردد که یک لبخندِ جانانه اول صبحب هدیه دهد. صبح ها را با صبحانه انصافا مفصل هتل آغاز می کردیم و بعد، این جزیره بود که با یک شگفتی منتظر ما بود.
سرگرمیات کیش از کف دریا تا ارتقاع 60 متری!
وقتی کارشناس کانتر فروش گفت (امروز دریا طوفانیه و کف های سفید که از دور دیده میشه، یعنی خبری از شاتل و بنانا نیست) عمیقا خورد توی ذوقم. اما خانم مهربانی که آنجا ایستاده بود، از جعبه جادویی خودش، پک پیشنهادی جدیدی بیرون آورد و پیشنهاد داد تا روز اول را با مجموعه سافاری کیش آغاز کنیم.
باگی، موتور سواری و کارتینگ کیش، برای من که عاشق سرعت و هیجانم یکی از مجذوب کننده ترین بخش های سفر به کیش بود که هربار برایم مثل دفعه اول مجذوب کنندهیت دارد. تنها بدی ماجرا اینجا بود که اجازه همراه داشتن گوشی موبایل به گردشگران نمی دادند!
البته نگران نباشید، اگر مایلید تا عکس و فیلم های هیجان انگیزی از این سرگرمیات هیجان انگیز کیش داشته باشید، دستتان رو توی جیب ببرید و کمی بیشتر پول خرج کنید. اینجا است که یا یک دوربین گوپرو به مچ دستتان می بندند، یا یک عکاس حرفه ای منتظر شکار لحظه های هیجان انگیز شما است. همین چیز ها است که کیش را دوست دارم، همه چیز برای تجربه یک زندگی لاکچری، هرچند کوتاه مدت مهیا است.
شافل و پاراسل، سرگرمیات مجذوب کننده آبی
هرکاری کردم، با پوشیدن لباس غواصی و رفتن به عمق 15 متری آب کنار نیامدم، هرچند هرکسی که آن دورو بر ها، می شنید که دست رد به سینه غواصی آنهم در جزیره کیش می زنم، دو-سه دقیقه ای کوشش می کرد تا مرا متقاعد کند. اما به هر ترتیب، تنگی نفس مادرزادی (اگر نخواهم بگویم که از آب می ترسم)، اجازه این تجربه را به من نداد.
در عوض دستِ شافل و پاراسل، دو تجربه شگفت انگیز آبی را به گرمی فشردم و به همراه دوستم راهی شدیم. شافل بازی استقامت و نیفتادن است. هرچه بیشتر توی آب نیفتید، هیجان کمتری چشیده اید، اما به همان علت ترس از آبی که اشاره ریزی به آن کردم، همه کوششم را به کار بستم و به پشتی های بادی شافل چسبیدم که توی آب نیفتم. اما الحق، مزه قطرات آب که در حین چرخش ها روی صورتم می خورد را به یاد دارم، شور اما خوش مزه!
بعد از آن با قایق دیگری که کمی از ساحل فاصله گرفت و حدود 12 نفری داخل آن بودیم، برای تجربه پاراسل راهی شدیم. در همین حین، صدای شورو هیاهوی مردم از کشتی سرگرمیی که اتفاقاً خیلی از ما دور بود به گوشم می رسید.
همان حین که به هدایت ها و توصیه های مربی برای سوار شدن به پاراسل را گوش می دادم، با خودم فکر کردم که نه، کشتی سرگرمیی از آن دسته سرگرمیات مورد علاقه من نیست.. اما صدای جمعیت نشان از این بود که عده زیادی، خلاف نظر من را دارند!
قایق دور شد و ما با چتر بزرگی که بالای سرمان بود و با طنابی به قایق وصل، مثل یک بادکنک بالا رفتیم. اگر ترکیب ارتفاع و آب را کنار هم تجربه نموده باشید، متوجه هستید که هیچ واژه ای نیست که بتوان به طور دقیق، آن هیجان را توصیف کرد.
آب زیر پایتان با موج هایی نرم و آرام تکان می خورد، تقریباً هیچ صدایی از آدم ها نمی شنوید (چون احتمالاً دارید جیغ می کشید)، از آن سمت کمی آسمان وسوسه کننده است و دلتان ارتفاع بیشتر می خواهد و به سمت دیگر جزیره که نگاه کنید، کاملاً مسأله گرد بودن زمین برای همواره برای شما حل خواهد شد. البته در صورتی که از آن دسته افرادی باشید که معتقدند زمین گرد نیست!!
روز دوم ، تور دور جزیره!
در لابی هتل، خیلی اتفاقی شنیدم که ون اختصاصی هتل، آخرین سرویس تور دور جزیره را تا یک ساعت دیگر اجرا می نماید. روز دوم بود و خیلی زود خودمان را به ردیف اول ون رساندیم و منتظر آغاز برنامه. در یک گشت کامل یک روزه، تقریبا تمامی جاذبه های تماشای کیش از کشتی یونانی گرفته تا شهر زیرزمین را دیدیم.
بعد از تجربه یک روز هیجان انگیز در سافاری و دریا، حالا نشستن داخل ون و رفتن به سرتاسر جزیره به همراه گروهی که نمی شناختیم، حال خوبی داشت. شهر زیرزمینی کاریز و آب انبار، تصور این که آب های شیرین، چطور سر از جزیره ای در دل آب های شور دریا، درآورده اند، مرا به وجد آورد.
تنها توی ذوقی آن روز، لیدر گروه بود که با دوربینی در دست، چپ و راست با گفتن جمله (خیلی خوش تیپی) از من عکس می گرفت و من نه تنها از بودن جلوی لنز دوربین یک غریبه معذب بودم، که حتی روحم هم خبر نداشت که قرار است چیزی نزدیک به 500 هزار تومان پیاده شوم!!
آن هم بابت عکس های بی سر و تهی که نه کادر داشت و نه زاویه ای خاص! این ماجرا برای سال 96 است و آن موقع هر شات عکس 10 هزار تومان بود و ما برای هر عکس 50 هزار تومان پول دادیم. من در رودربایستی با دوستم و دوستم با من، هرچه بود مبلغ را پرداخت کردیم.
اما بدترین قسمت ماجرا اینجا بود که دوست من عکاس حرفه ای بود و خود من هم دست به عکاسی بدی ندارم! اما همه این ناراحتی ها بیشتر از دو ساعت طول نکشید و فقط خاطره خنده داری از آن روز باقی ماند.
پرش از ارتفاع 40 و بعد 60 متری!
یکی از هیجان انگیزترین و به یادماندنی ترین تجربه های سفر به کیش که من حتی با یادآوری آن لبخند می زنم، تجربه پرش از ارتفاع 40 متری و بعد از آن 60 متری بود! اولین رویارویی من با ارتفاع و مقابله با آن. البته جا دارد که بگویم اگر این دوست عزیزتر از جان ما نبود، شاید هیچوقت جسارت خرید بلیط بانجی جامپینگ را پیدا نمی کردم.
اما بله یک ساعت بعد، من از ارتفاع 40 متری پریده بودم و تمام آدرنالین کره زمین، توی رگ های من می جوشید! همانجا فهمیدم که بالاخره سرگرمی مورد علاقه خود را پیدا نموده ام. 2 روز بعد، پرش از ارتفاع 60 متری را تجربه کردم و اینگونه بود که یک گواهینامه بین المللی پرش که ثابت می کرد من این 2 ارتفاع را تجربه نموده ام، به من دادند.
غذای دریایی بدون سانسور!
صحبت از سرگرمیات کیش کافی است، اجازه دهید کمی از تجربه شکم گردی در جزیره بنویسم. بد غذا نیستم اما وقتی پای غذا هایی که قبلاً یک موجود زنده بوده اند، در میان باشد، اوضاع متفاوت تر است. خیلی اهل ماهی و غذا های دریایی نیستم اما وقتی به جنوب کشور سفر کنید و طعم لذیذ ماهی های جنوب را نچشید، نامردی بزرگی در حق خودتان نموده اید.
به پیشنهاد دوستم و با تماشا رنک رستوران، به سمت میرمهنا رفتیم. رستورانی که معروفیت بالایی دارد و زمانی که منتظر آماده شدن غذا هستید، افرادی در رستوران شما را سرگرم نموده و یا عکس یادگاری از شما می گیرند. من ماهی شیر سفارش دادم و دوستم خوراک میگو!
ماهی را آوردند و من انتظار تماشا یک ماهی بزرگ و درسته با چشم های گرد و درشت و باز را نداشتم. عکسم را گرفتم ولی راستش را بخواهید، تمام اشتهایی که برای صرف شام داشتم، فرار کردند و من ماندم و غذایی که باب میل نیست!
اما برای نشان دادن اوج تمدن، بدون سرو صدا، اولین تکه از گوشت ماهی را چشیدم و مزه آن، بهشتی ترین مزه ای بود که از بین خانواده ماهی ها چشیده بودم. انصافا خوشمزه بود و تازه و هیچ بوی ضحمِ حال بد کنی در کار نبود. به قدری که در سفر های بعدی هم از این ماهی چشیدم. اما با این تفاوت که میدانستم که چه چیزی در انتظار من است.
کیش، جزیره ای که باید حتما ببینید!
نمی دانم، شاید فرصت تماشا تمام جزیره های خلیج فارس را نداشته باشید، اما اگر باید یک جزیره را انتخاب کنید، کیش برترین انتخاب است. جزیره ای کوچک، گرم و دوست داشتنی، جزیره ای مهربان که تمام کوشش خود را می نماید تا شما را با خاطرات خوش و لبخندی بر لب، راهی کند. از طبیعت زیبا، هوای خوش گرفته تا سرگرمیات مجذوب کننده و هتل های پنج ستاره که یک اقامت ویژه به شما هدیه می دهند!
شما تا به حال به کیش سفر نموده اید؟
زهرا قره گزلو
عاشق سفرم. اما نه فقط با هواپیما و قطار. من یک کوله پشتی پر از واژه دارم که با اونها سفر میکنم.. به بکرترین نقاط جهان. به جایی که هنوز پای بشر بهش نرسیده..جایی اونورتر از رویا و خیال!
منبع: فلای تودی