معماهای استخوانی
به گزارش مجله نازلارا، پرونده های قتل همواره با دستگیری و مجازات قاتل ختم به خیر نمی شوند. گاهی پرونده های مرگ و قتل، چنان اسرارآمیز و معماگونه است که با این که شواهد و مدارک نشان می دهد بلایی سر فرد گمشده آمده، اما نه قاتلی وجود دارد، نه مقتولی و نه آلت جرمی.
به گزارش گروه حوادث خبرنگاران از ضمیمه تپش، گاهی اوقات حتی جسد مقتول پیدا می گردد و علت مرگ هم تعیین است، اما به هزار و یک دلیل نامعلوم پلیس پیروز به دستگیری قاتل نمی گردد و او سال ها و به صورت ناشناس و آزادانه به زندگی اش ادامه می دهد. برخی وقت ها هم اجساد ناشناس با یاری طبیعت پیدا شده و پرونده مرگ بسته می گردد. در ادامه، چند مورد از پرونده مرگ های مرموز را آنالیز می کنیم.
دریاچه، جسد گمشده را پس داد
سال 86، وقتی یک دنیاگرد کرجی به نام سعید نخعی به لرستان رفت تا از طبیعت بکر و زیبای آن لذت ببرد، به خوابش هم نمی دید این آخرین سفر تفریحی او باشد و دریاچه گهر دورود به آرامگاه ابدی اش تبدیل گردد. ناپدید شدن سعید در حوالی دریاچه، این فرضیه را تقویت کرد که شاید طعمه دریاچه شده باشد اما غواصان هرچه گشتند، جسد او را پیدا نکردند. همان زمان، خانواده اش برای او پرونده ای در لرستان باز کردند تا شاید روزی جسدش را پیدا نمایند و نیز سنگ قبری برای یادبود او در کنار دریاچه قرار دادند.
سرنوشت سعید همچنان نامعلوم بود تا 29 شهریور سال 93 که وزش باد شدید، موج هایی در دریاچه ایجاد کرد که باعث تکان خوردن جنازه در زیر آب شد و پس از بالا آمدن در نیزارهای اطراف گیر کرد.
خبر بالاآمدن یک جسد ناشناس خیلی زود به گوش مسؤولان استان رسید و همراه با ماموران نیروی انتظامی به سمت محل بالاآمدن جسد حرکت و با وارد شدن به آب و نیزارها، جسد را خارج کردند.
به گفته یکی از مسؤولان میراث فرهنگی لرستان، چون از سال 86 به بعد هیچ مورد مفقودی و غرق شده ای گزارش نشده و همچنین سن جسد پیداشده هم زیاد بود، به احتمال قوی، جسد پیداشده، همان جسد سعید باشد که سال 86 گم شده بود. برای همین اعلام نتیجه و شناسایی هویت جسد را به بعد از انجام آزمایش دی ان ای موکول کردند.
انتها با آزمایش دی ان ای ، پیکر این دنیاگرد تحویل خانواده اش شد . همچنین سنگ یادبودی در محل غرق شدن او نصب شد.
معمای حل نشده تعیین
هنوز هم اهالی فضای مجازی در خصوص تعیین شریفی حرف می زنند؛ هم مردم و هم کسانی که اهل کردکوی هستند.
26 شهریورماه سال جاری بود که خبر گم شدن تعیین در جنگل های کردکوی دهان به دهان میان اهالی چرخید و خبر آن در شبکه های مجازی پخش شد.
تعیین آن روز برای پیاده روی به جنگل رفته بود اما پس از آن دیگر به خانه بازنگشت. با اعلام این خبر، کم کم نیروهای امداد و نجات هم وارد عمل شدند تا شاید سرنخی از تعیین پیدا نمایند. حتی کوهنوردان محلی و استانی نیز به سایر تیم های امدادی پیوستند تا نقاط بیشتری را جست وجو نمایند اما هیچ اثری از تعیین نبود.
پرونده پس از مدتی شکل جنایی به خود گرفت و پلیس تحقیق در خصوص این پرونده مرموز را آغاز کرد. در حالی که پلیس به دنبال پیدا کردن سرنخی از سرنوشت تعیین بود، سگ های زنده یاب نیز در حال جست وجو بودند اما انگار تعیین آب شده و به زمین فرو رفته بود.
بی نتیجه بودن اقدامات تیم های امداد و نجات باعث شد تا حسین باقری، رئیس هلال احمر کردکوی، 12 مهر را آخرین روز عملیات جست وجو اعلام کند.
سه ماه پس از ناپدید شدن معماگونه تعیین، 27 دی ماه، اسم او دوباره بر سر زبان ها افتاد و فضای مجازی به قرق او درآمد.
ماجرا از این قرار بود که آن روز خانواده ای برای تفریح به جنگل کردکوی و جایی رفته بودند که محل کار پدر تعیین برای پرورش زنبور بود. در آن نقطه، یک کفش و یک گوشی تلفن همراه پیدا کردند و آن را تحویل پلیس دادند.
پدر تعیین در اولین واکنش پس از مشاهده کفش و تلفن همراه گفت که هر دو وسیله متعلق به پسرش است. کشف یک جمجمه سر نیز این فرضیه را تقویت کردکه شاید جمجمه متعلق به تعیین باشد. با پیدا شدن این جمجمه دوباره اضطرابی کشنده به اهالی و خانواده تعیین حاکم شد. حال قرار است پس از انجام تست دی ان ای تعیین گردد آیا این جمجمه متعلق به تعیین است یا فرد دیگری که در آن حوالی شاید به قتل رسیده و حالا بقایای پیکرش پیدا شده است.
کشف اسکلت انسان در پایه پل
23 تیرماه سال جاری، پلیس دوباره در برابر یکی دیگر از عجیب ترین پرونده های پلیسی نهاده شد. موضوع، پیدا شدن اسکلت یک انسان در پایه بتنی زیر پل جناح بود.
با مخابره این موضوع به پلیس، تیم پلیسی، ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران و تیم تشخیص هویت به دستور بازپرس پرونده برای آنالیز موضوع به محل کشف جسد رفتند تا پرده از راز این جنایت احتمالی بردارند.
هویت اسکلت کشف شده تعیین نبود و برای تحقیقات بیشتر در اختیار پزشکی قانونی نهاده شد و تحقیقات پلیس آگاهی درباره راز سر به مهر این اسکلت و صاحب آن همچنان ادامه دارد.
پیدا شدن جسد کوهنورد بعد از یک سال
سال 95 یک گروه 12نفره از کوهنوردان مالزیایی تصمیم گرفتند با قله مغرور و سرکش دماوند پنجه در پنجه شوند. بار و بنه که بستند، به سمت ایران پرواز کردند.
گروه روحیه خوبی داشت و همه به عکس های یادگاری فکر می کردند که قرار بود پیروزمندانه بر بالای قله بگیرند.
روز حادثه، هر 12 نفر قبراق و سرحال به قله دماوندکه بال های سپیدش را به هر طرف گسترانیده بود، حرکت کردند. به قله که رسیدند، عکس هایشان را گرفتند و پس از کمی استراحت تصمیم گرفتند به پایین برگردند.
در جهت برگشت، اما ناگهان متوجه شدند دو نفر از افراد گروه نیستند و از قرار معلوم، آن دو نفر به دلیل شرایط نامناسب جوی در روز صعود، هنگام حرکت از جهت اصلی خود خارج و به سمت دره منحرف شده بودند. خطر مرگ بیخ گوش هر دو نفر بود و گروه به سرعت با تیم های امدادی تماس گرفت و از آنها درخواست یاری کرد.
تیم های جست وجو و نجات جمعیت هلال احمر و یک تیم از کوهنوردان به منطقه اعزام شد و پس از چند روز جست وجو، انتها یکی از اجساد را پیدا کردند، اما هر چه گشتند، جسد دوم را پیدا نکردند. یک سال بعد اما جسدی در آن منطقه پیدا شد که با آنالیز آن تعیین شد متعلق به کوهنورد مالزیایی است.
استخوان های 7000 ساله در بازار تهران
اوایل دی ماه سال 93، حفاری های فاضلاب خیابان مولوی منجر به شناسایی یک اسکلت باقی مانده از هزاره پنجم پیش از میلاد شد.
آنالیز های اولیه متخصصان حوزه های انسان شناسی، کالبدشناسی، ژنتیک و باستان شناسی نشان داد که این اسکلت متعلق به یک زن میانسال است.
در حالی که مطالعه روی این بخش تاریخی بازار تهران ادامه داشت، باستان شناسان این بار اسکلت دیگری متعلق به دوران صفوی- قاجار را کشف کردند.
آن طور که محمد اسماعیل اسماعیلی جلودار، سرپرست گروه باستان شناسی در برنامه پژوهش باستان شناسی در جنوب بازار تهران در آن سال گفته بود، پیدا شدن ابزار آلات سنگی مانند سنگ ساب، مشته و تراشه به همراه بقایایی از کف و سازه های حرارتی، نشان می دهد یک محوطه باستانی مدفون در نزدیکی چهار راه مولوی تهران وجود دارد.
رونمایی از اسکلت 50هزار ساله
سال 97، کشف جسدی مرموز، سروصدای زیادی در قزلحصار کرج به پا کرد. محل حادثه خانه ای بود که صاحبش از مدت ها پیش تصمیم گرفته بود چاهی در آن بکند. بیل و کلنگ و طناب آورد و مشغول کندن شد. هر از گاهی دست از کار می کشید و بعد از کمی استراحت، دوباره کندن را آغاز می کرد. مدتی پس از کندن، یکدفعه با چند تکه استخوان که گوشه هایی از آن از زیر خاک بیرون زده بود، روبه رو شد. بیلش را گوشه ای پرت کرد و با ترس زل زد به استخوان ها که آن دور و بر پراکنده شده بودند.بدون این که به استخوان ها دست بزند با پلیس تماس گرفت و به آنها گفت در خانه اش چند استخوان انسان پیدا نموده است.
ماموران کلانتری به سرعت به محل آمدند و خیلی طول نکشید که تیمی از کارآگاهان جنایی هم به خانه رسیدند. تمام شواهد اولیه نشان می داد یک جنایت رخ داده است. با این فرض که یک جنایت رخ داده، استخوان ها را برای شناسایی هویت به پزشکی قانونی منتقل کردند.
کارشناسان پزشکی قانونی موشکافانه آغاز به آنالیز دقیق استخوان ها کردند. نتیجه جالب بود. پای هیچ جنایتی در میان نبود. به گفته کارشناسان، شرایط ظاهری جمجمه اسکلت نشان می داد استخوان ها متعلق به یک انسان گیاهخوار است. از شکل استخوان های تحتانی و لگن هم تعیین شد اسکلت متعلق به یک مرد است. با توجه به این که حفره های چشم جسد حالت چهارگوش داشت، این فرضیه که اسکلت متعلق به دوره خام خواری یعنی 50 هزار سال پیش باشد، قوت گرفت.
ژنتیک جنایی چگونه معماهای مرموز را حل می نماید؟
مرکز تشخیص هویت پلیس آگاهی و پزشکی قانونی دو بازویی هستند که به تیم جنایی در کشف پرونده ها یاری می نمایند.
وقتی قتلی رخ می دهد یا جسدی پیدا می گردد، این دو گروه در کنار بازپرس و کارآگاه در محل حاضر شده و تحقیقات خود را آغاز می نمایند.
تحقیقات کارشناسان پزشکی قانونی و آگاهی علمی است و سعی می نمایند با معاینات و آنالیز های موشکافانه، نکات مبهم پرونده را روشن نمایند.
گاهی جنایتی بعد از گذشت سال ها از وقوع آن با کشف جسد برملا می گردد که در اینجا برای رازگشایی از جنایت احتیاج به اقدامات علمی است.
یکی از این اقدامات تشخیص هویت ژنتیکی است که در علوم جنایی خیلی پرکاربرد است. کارشناسان با انجام آزمایش های علمی روی بقایای جسد، اقدام به شناسایی جنسیت، سن و زمان مرگ می نمایند. همچنین می توان از روی استخوان ها به نوع مرگ نیز رسید.
با توسعه این علوم از معماهای پیچیده ای رازگشایی شده و خانواده ها با گذشت سال ها گمشده خود را پیدا کردند. استفاده از این روش ها در سال های اخیر باعث شد، کشف جرایم به سمت علمی پیش برود و دیگر نقطه ابهامی باقی نماند. الان اگر تکه استخوانی در منطقه ای پیدا گردد، می توان با آزمایش های دی ان ای و آنالیز پرونده افراد ناپدید شده تعیین کرد اسکلت متعلق به چه فردی است.
افشای شوهرکشی در کمد دیواری
گاهی نیز کشف اسکلت، راز جنایتی را بعد از سال ها فاش می نماید. مانند ، جنایتی که زن جوان در جنوب تهران رقم زد.
در اولین روزهای تابستان سال گذشته مردی در تماس با پلیس از کشف اسکلتی در خانه اش اطلاع داد. با حضور تیم جنایی در محل آنها با اسکلت انسانی در کمد دیواری رو به رو شدند.
مرد صاحبخانه به ماموران گفت: سال جاری تصمیم به بازسازی خانه قدیمی ام گرفتم. مرد بنا متوجه برآمدگی عجیبی در کف کمد دیواری شد که با کندن آنجا با این اسکلت رو به رو شد و ماجرا را به من اطلاع داد. در ادامه تحقیقات تعیین شد، چند سال قبل زن و مردی در این خانه زندگی می کردند که بعد از ناپدید شدن مرد میانسال همسرش خانه را تخلیه نموده و از آنجا رفته بود. با کشف این سرنخ، زن جوان شناسایی و دستگیر شد و در تحقیقات ، به قتل شوهرش اعتراف کرد و گفت: بعد از دعوا با شوهرم او را کشتم و جسدش را در کمد دیواری دفن کردم.
سرنوشت تلخ سها
معمای ناپدید شدن سها، دختر جوان دنیاگرد با پیدا شدن بقایای جسدش بعد از 28 روز فاش شد. صبح روز آدینه 20 تیرماه جاری سها رضانژاد دختر 27 ساله ساکن کرج که به همراه یک گروه کوهنوردی به منطقه دنیاگردی دنیا نما شهرستان کردکوی سفر نموده بود ناپدید شد.
بر اساس اظهارات همراهان سها در گروه کوهنوردی، وی حدود ساعت هشت صبح مسواک به دست از چادرش خارج و دیگر بازنگشت و حدود ساعت 11 و 30 دقیقه پس از جست وجوی ناپیروز افراد حاضر در گروه موضوع به هلال احمر گزارش و عملیات رسمی جست وجوی این فرد آغاز شد.
جسد سها پس از 28 روز با کوشش دو برادر قرقبان منابع طبیعی گلستان در ارتفاع 300 متری پرتگاه دره کردکوی پیدا شد.
کشف جسد مرد کویرنورد
اردیبهشت سال 97 کشف جسد مرد کویرنورد در حوالی قم ، به 20 روز جست وجوی امدادگران انتها داد. مرد جوان اواخر فروردین همراه دو زن به کویر مرنجاب رفته بود که خودرویشان در باتلاق گیر کرد.
آنها سپس به صورت پیاده سعی کردند خود را نجات دهند که دو زن خیلی زود پیدا شدند. اما اثری از مرد جوان نبود که بعد از 20 روز جستجو جسد او در 20 کیلومتری قم پیدا شد.
لیلا حسین زاده - ضمیمه تپش روزنامه خبرنگاران
منبع: جام جم آنلاین